بازدید امروز : 173
بازدید دیروز : 45
بسیج دانشجویی یکی از دانشگا ها از کارگردان فیلم شیار 143 دعوت می کند تا از تلاش او در راه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت - آن هم در محیط متعفن شبه روشنفکری و شبه اپوزوسیونی سینمای کشور- قدردانی کند.
اما گویا از قبل این موضوع به ایشان اطلاع داده نشده بود که در این دانشگاه پوشیدن چادر الزامی است و مأموران حراست هم از ورود ایشان به محل مراسم جلوگیری به عمل می آورند و ایشان هم با احترام به قانون و با توجه به محذوریتی که در استفاده از چادر داشتند، ناچار به بازگشت می شوند.
سپس نقد و تحلیل ها در نشریات و فضای مجازی اوج گرفت و متأسفانه برخی دوستان چنان موضع گیری کردند و از حفظ ارزش ها و غیرتمندی سخن گفتند که گویا بسیج دانشجویی با همدستی خانم نرگس آبیار - با آن حجاب کامل و باوقار خود- در یک توطئه از پیش طراحی شده در سدد هجمه به پوشش چادر و حجاب برتر برآمده اند! و به جای بحث کارشناسی که در این تزاحم قانونمداری به قیمت حاشیه آفرینی برای یک هنرمند انقلابی و یا حمایت بی حاشیه از هنر اسلامی و انقلابی با اندکی اغماض از قانون برای مصلحتی بالاتر، کدام یک اولویت دارد، شروع کردند به فریاد وا اسلاما سردادن و مسأله حمایت از یک کارگردان ارزشی و انقلابی - که عطر فرهنگ ایثار وشهادت را در غفلتکده سینمای کشور پرآکند- را تبدیل کردند به مسأله آفرینی و طرح دعوای بین مانتو و چادر و تحلیل اینکه در سایر دانشگاه های جهان چه محدودیت های پوششی برای دانشجویان وجود دارد!!!
امّا مدتی بعد در همین دانشگاه یک نشریه دانشجویی با یک خانم روانشناس و عضو هیأت علمی همین دانشگاه - که پوشش چادر هم بر سر دارد- مصاحبه ای ترتیب می دهد که از تیتر و جای جای این مصاحبه بوی گند تعفن نظریات کفرآمیز فروید به مشام می رسد؛ نظریات همان فرد ملحدی که تفسیر صرف مادی از انسان و همه انگیزه ها و رفتارهای او دارد و همه انگیزه ها را صرفاً از جنبه امور جنسی تفسیر و تحلیل می کند.
اکنون از این مصاحبه بیش از 40 روز می گذرد و در این مدت اگر از سنگ صدا درآمد از آن دوستان هوشیار ولایتمدار سینه چاک ارزش ها هم صدا در آمد.
در این مصاحبه چنان تیتری زده شده و در کنار آن چنان طرحی از هورمون تستوسترون نقش بسته که گویا عامل تام و تمام پرخاشگری در محیط های ورزشی-به خصوص فوتبال- همین هورمون مردانه فلان فلان شده است و لذا پیشنهاد این خانم روانشناس برای غلبه بر این معظل و پیشگیری از بروز پرخاشگری در اینگونه محیط ها عبارت است از اینکه مردان به همراه خواهران و مادرانشان در ورزشگاه ها حضور یابند و در کنار خانواده هایشان به تماشای فوتبال بنشینند!!!:
«پرخاشگری و تخلیه کلامی در مردها بیشتره! و با هورمون تستوسترون رابطه داره، مثلاً جو و محیط کاملاً مردانه ی ورزشگاه ها، خود همین میتونه به تشدید پرخاشگری کلامی در ورزشگاه ها کمک کنه، پس هر چقدر محیط مردانه تر باشه ما باید بیشتر شاهد پرخاشگری کلامی باشیم.
یعنی خانم دکتر اگر ما بیایم محیط رو زنانه تر کنیم مشکل حل میشه؟
طبعاً همین طوره، محیط های زنانه همواره با ملاطفت و آرامش بیشتری همراهه، اگر فرد همون فوتبال رو در کنار خانواده اش مثلاً خواهر یا مادرش ببینه نسبت به زمانی که اون رو در ورزشگاه یا در جمع دوستانش می بینه شرایط خیلی متفاوت خواهد بود ... ما باید فضایی رو آماده کنیم که خانواده ها همون طور که پارک میرن، سینما میرن، ورزشگاه ها هم برن. نمی دونم شاید سال ها طول بکشه که این اتفاق بیفته ولی باید روش کار بشه.»(جهت بهره بردن بیشتر از افاضات ایشون، روی تصویر مقابل کلیک کنید)
جالب اینکه قبلاً در نشریه همان تشکلی که بیانیه اعتراضی صادر می کند و مدعی است که ما لحظه ای از آرمان های مقدس دانشگاه غافل نیستیم، و در همان مقاله ای که به مسأله مانتو و چادر می پردازد، آمده است: «مگر چند سال پیش پنج مرجع بزرگ فتوا ندادند که ورود زن ها به ورزشگاهی که مردها در آن هستند حرام است و متأسفانه تا حالا هم نسبت به آن مقاومت و مخالفت شده و آرام آرام این کار انجام می شود.» امّا با این وصف متأسفانه در برابر پیشنهاد آن خانم روانشناس در خصوص حضور زنان در ورزشگاه های مردانه، دچار غفلت شده و هیچ موضع و واکنشی ندارد.
آری، گویا ورود خانم آبیار با مانتو خطرناک تر از ترویج نظریات کفرآمیز فروید بود!
گویا اگر خانمی با مانتو فرهنگ ایثار و شهادت را ترویج کرد و تشکلی در سدد حمایت از وی برآمد باید مورد بی مهری و غضب قرار گیرند اما اگر یک خانم چادری با پیروی از مکتب فروید، دین را به زاویه راند نباید نازک تر از گل به او گفت.
گویا می توان چادر به سر داشت و نسبت به دغدغه های نائب امام زمان(عج) در خصوص اسلامی کردن علوم انسانی بی اعتنایی کرد.
می توان چادری بود و سکولاریزم را در دانشگاهی که می خواهد الگوی اسلامی شدن دانشگاه ها باشد، تئوریزه و نهادینه کرد.
می توان تحت لوای چادر، آیات قرآن، آموزه های اولیای دین و نسخه های علمای اخلاق را در خصوص ماهیت قوه غضبیه و راه های مهار آن ندید.
می توان در پوشش این نوع حجاب مقدس، نقش هوای نفس و جنود شیطانی و رحمانی در افعال و اعمال و اراده و انگیزه های انسان، و تعالیم انبیاء عظام (علیهم السلام) در این خصوص را نادیده گرفت و پدیده زشت پرخاشگری ها و ناهنجاری ها در محیط های ورزشی را صرفاً امری جنسی و ناشی از هورمون مردانه تستوسترون تفسیر و تحلیل کرد!!!
و اما خانم رواشناسی که در پی تبیین روانی و علمی پدیده ها هستی! قدری هم به جستجوی علل و عوامل پرخاشگری در فرهنگ غرب و ساز و کار ورزش های مدرن بپردازید.
آری، در مملکتی که مرتب از فرمان کشف حجاب رضاخان می گویند اما هیچ کس از بخش دیگر فرمان ملوکانه آن ملعون در خصوص ترویج ورزش مدرن نمی گوید(*)، باید هم فوتبال همواره تقدیس شود و همه جوانب زشت و ناپسند آن توسط پیروان مکتب فروید به هورمون تستوسترون مردان نسبت داده شود!
و اما دانشجویی که می پرسی «چرا فحش دادن حال میده؟»،! اگر یک دور قرآن را روخوانی کرده باشی و دقایقی هم با علمای وارسته اخلاق نشست و برخواست داشته باشی باید فهمیده باشی که لذت بردن از گناه و رذیلت اخلاقی ناشی از دسیسه نفس در مدفون کردن ندای فطرت است: «قَدْ خابَ مَنْ دَسّیها»، و متأسفم که روانشناسی سکولار و غیر بومی ما تا آخرین مقطع دکترای آن با واژه های قرآنی از قبیل نفس و مراتب آن، فطرت، شیطان و ... غریب و بیگانه است.
اگر کسی دغدغه حفظ ارزش ها را دارد، غیرت دینی در رگ هایش باد کرده است و مدعی است که لحظه ای از آمان های مقدس این انقلاب و امام(ره) و شهداء و فرامین مقام عظمای ولایت غافل نیست، نگذارد آموزه های قرآن کریم، انبیای الهی و ائمه اطهار(علیهم السّلام) توسط پیروان مکتب فروید - آن هم در دانشگاهی که مشی فرهنگی و ارزشی دارد-، مدفون شود.
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
یادداشت مرتبط: از خیط کردن پدر شهید تا ضایع کردن خانم کارگردان
------------------------------------------
پی نوشت:
* - کتاب تربیت پهلوانی، نوشته استاد شفیعی سروستانی (مدیر مؤسسه فرهنگی موعود عصر و مدیر مسؤول نشریه موعود)، صفحه 162 و 163، به نقل از کیهان ورزشی، سال 1346، شماره 654-653، صفحه 29
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک